وقتی کار معنی دار نتیجه معکوس می دهد

وقتی کار معنی دار نتیجه معکوس می دهد
Wiens ، EdD، عضو ارشد دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه پنسیلوانیا و نویسنده کتاب ایمنی فرسودگی شغلی : چگونه هوش هیجانی می تواند به شما در ایجاد انعطاف پذیری و بهبود رابطه شما با کار کمک کند (HarperCollins، 2024). او که یک محقق و سخنران شناخته شده ملی در زمینه فرسودگی شغلی، هوش هیجانی و تاب آوری است، آزمون فرسودگی شغلی را توسعه داد تا به مردم کمک کند بفهمند آیا در معرض خطر فرسودگی هستند یا خیر.

به راحتی اجازه می‌دهیم استرس زیاد توجه ما را بدزدد. اغلب، استرس زیاد ما را در برابر یک وضعیت بی نظم و غیرمولد آسیب پذیر می کند. این بدان معناست که ما به منابع قابل اعتمادی نیاز داریم که بتوانیم به آنها متصل شویم تا بتوانیم انرژی ذهنی، عاطفی و فیزیکی خود را تجدید و حفظ کنیم و به ما کمک کند تا از استرس‌های کاری که کنترل نشده باقی بماند، ما را در برابر فرسودگی شغلی آسیب‌پذیر کند.

به‌عنوان یک محقق فرسودگی شغلی، کار من بر روی شناسایی دقیق‌ترین و مؤثرترین منابعی متمرکز شده است که مردم می‌توانند به آن‌ها متصل شوند تا از خود در برابر فرسودگی محافظت کنند . من صدها مصاحبه عمیق با افرادی انجام داده ام که استرس زیادی را در محل کار تجربه می کنند، اما فرسوده نشده اند. از تحقیقاتم متوجه شدم کسانی که ارتباط عمیق و پایداری با هدف خود دارند و احساس می‌کنند که درگیر کار معناداری هستند، به میزان قابل توجهی کمتر در معرض فرسودگی شغلی هستند. با این حال، در حالی که داشتن سطح بالایی از تعامل با کار شما می تواند شما را از فرسودگی محافظت کند، درگیر شدن بیش از حد در کار معنی دار می تواند خطرات بالقوه ای را به همراه داشته باشد.

در واقع، برخی از افرادی که در معرض بالاترین خطر فرسودگی شغلی هستند، کسانی هستند که واقعاً کار خود را دوست دارند و به طور معمول مایل بیشتری را طی می کنند. این مطمئناً تضمینی برای ایجاد فرسودگی شغلی نیست، اما بسیار مهم است که از جنبه‌های منفی وقف خود به کار معنادار و راه‌هایی که ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد، آگاه باشید.

شاید رایج ترین راه این باشد که زندگی کاری شما به سادگی ناپایدار می شود. خواه سرعت بی امان، شدت عاطفی یا ذهنی، ساعات کاری طولانی، یا ترکیبی ترسناک از هر سه، غرق شدن در شغل خود بدون زمان کافی برای شارژ مجدد می تواند شما را در مسیر سریع فرسودگی شغلی قرار دهد.

بیشتر بخوانید: چرا ما بیشتر از همیشه خسته شده ایم؟

محققان به آسیب‌پذیری خاصی در برابر فرسودگی شغلی در افرادی که در حرفه‌های «کمک‌کننده» هستند، مانند کارکنان مراقبت‌های بهداشتی ، مددکاران اجتماعی، اعضای روحانی، مشاوران، مربیان زندگی، و ارائه‌دهندگان مراقبت مستقیم اشاره کرده‌اند . این متخصصان تمایل دارند عمیقاً هدفمند باشند و اغلب نیازهای دیگران را بر نیازهای خود ترجیح می دهند. بسیاری از آن‌ها همچنین در برابر پدیده‌ای به نام پریشانی همدلی آسیب‌پذیر هستند، پاسخی قوی بدتر از درد و رنج دیگران که زمانی ایجاد می‌شود که زمان زیادی را صرف مراقبت از کسانی می‌کنید که در رنج هستند. پریشانی همدلانه باعث می شود افراد در تلاش برای محافظت از خود کناره گیری کنند و در نتیجه اجتناب، بدبینی و کاهش انگیزه – برخی از همان نشانه های فرسودگی شغلی – ایجاد می شود. تقریباً همین آسیب پذیری در برابر فرسودگی شغلی در افرادی وجود دارد که عمیقاً مأموریت محور هستند و نیازها و اهداف سازمان خود را بر نیازهای خود اولویت می دهند. معلمان، فعالان و کارمندان غیرانتفاعی، مانند بنیانگذاران استارت‌آپ، کارآفرینان، صاحبان مشاغل کوچک و تغییر دهندگان و اخلالگران در همه زمینه‌ها، نمونه‌های خوبی هستند.

به عنوان مثال، جن ریچی نیکلاس را در نظر بگیرید، که برای یک شرکت طراحی گرافیک سطح بالا روی یک پروژه بسیار برجسته کار می کرد که در سراسر جهان دیده می شد. او از دوران راهنمایی آرزو داشت که یک طراح گرافیک باشد و همیشه این ایده را دوست داشت که در یک تیم بسیار با استعداد باشد که در آن ریچی نیکلاس و همکارانش اشتیاق به طراحی داشتند. شهرت شرکت بر روی این پروژه بود، و این پتانسیل را داشت که برای کل تیم تعیین کننده شغل باشد. از همه انتظار می رفت 120 ساعت در هفته یا بیشتر کار کنند. بسیاری از مردم به خوابیدن زیر میزهای کنفرانس متوسل شدند و فقط برای دوش گرفتن به خانه می رفتند. ریچی نیکلاس توضیح داد که چگونه “مردم از خستگی مانند مگس می افتند” و پس از اینکه یکی از همکاران چندین بار از هوش رفت، مجبور شد در اورژانس بستری شود. او به من گفت: «می‌ترسیدم اگر استراحت کنم، در صنعت خراب می‌شوم». “ترس تنها چیزی بود که مرا در آنجا نگه داشت.”

پس از ماه‌ها از این برنامه طاقت‌فرسا که ریچی نیکلاس خود را به محدودیت‌های جسمی و ذهنی خود رساند، یک روز همه چیز به سرانجام رسید، زمانی که او به پشت بام ساختمان اداری خود رفت، کنار طاقچه ایستاد و به پریدن فکر کرد. ریچی نیکلاس گفت: “من فقط می خواستم درد تمام شود.” وقتی آنجا ایستاده بود دید او تار شد و چیز بیشتری از این قسمت به خاطر نمی آورد، جز اینکه شخصی او را به دفتر بازگرداند. به طور باورنکردنی، او موفق شد به سر کار برگردد و پروژه را به پایان برساند. او گفت: «فرار رفتن یک گزینه نبود. وقتی بالاخره تمام شد، به خانه رفت و دو هفته خوابید

مدت کوتاهی پس از آن، او به لندن رفت تا دوستش را که او هم طراح گرافیک بود ملاقات کند. ریچی نیکلاس از دیدن اینکه دوستش و تیمش از 9 تا 5 کار می کنند شگفت زده شد – و دوستش از شنیدن آنچه او اخیراً از سر گذرانده بود شگفت زده شد. او گفت: “من دیدگاه زیادی در مورد سمیتی که در آن غرق شده بودم به دست آوردم.” «این تجربه باعث شد حس خودم را از دست بدهم. احساس می کردم بدنم حتی مال من نیست.»

اما حالا او بیدار و آگاه بود و دیگر برنمی گشت. ریچی نیکلاس به من گفت: «از آن زمان، من خودم و اخلاق کارم را بر این اساس ساخته‌ام که دیگر هرگز این کار را انجام ندهم.» او آن شرکت را ترک کرد و برای چند سال به عنوان طراح در شرکت های دیگر کار کرد، در حالی که رویای راه اندازی کسب و کار خود را داشت. امروز او یک شرکت طراحی گرافیک موفق را اداره می کند که متعهد به ایجاد تأثیر مثبت اجتماعی و زیست محیطی در جهان است و سلامت روان و رفاه کلی در اولویت هستند. ریچی نیکلاس گفت: «ما به ندرت بیش از 40 ساعت در هفته کار می کنیم. ما می خواهیم الگویی برای استودیوهای دیگر باشیم. امید ما این است که بنگاه هایی مانند ما به تدریج فرهنگ سمی این صنعت را تغییر دهند.»

Leave Your Comments